Feb 28, 2012

Salam Bar Mazari



 


ســــلام بر مزاری



سلام بر مزاری که شعر نابِ ناب زندگی بود

سلام بر بابه که پیوند دهنده خاک وخدا بود
سلام بر پشوای شهیدانِ ازتبار ریسمان بدوشان تاریخ
سـلام بر روح پاکی راد مردی تاریخ
از شهید باید گفت واز مزاری باید قصه کرد وحکایتی روایت.
فرزند هزاره بود و ابر مرد تاریخ
از نسل مردان مرد بود وشاهنامه آرزو ی ما را رستم داستان
از خیبر واُحُد نشان داشت واز علی ومحمد اجازت پیشوایی ومدال سرداری
سربدار بود وسید الشهدای کربلای افغانستان
ذوالفقار علی در کمرداشت و وقار محمد در رخسار
حلم حسن داشت وخون حسین در رگ رگش می جوشید
ازگلوی زینب فریاد می کرد وبا زبان سجاد مناجاد
تاریخ را بدوش می کشید وحق می خواست وعزت می طلبید
سپیده بر پیشانی داشت و منظومه نجات مارا درسینه
داغ در دل داشت وپیام در مشت
رسالتش نجات اولاد آدم بود ومکتبش تشیع سرخ علوی
شیعه راستین علی بود وراه پیمای حسین
از شبنم وگل می گفت واز جنس باران بود
سینه اش قافستان عاشقی بود وپیشانیش عروج گاه نگاه خدا
آری او،
او که مزار بود ومزاری
مزار بود چون امتداد شهیدان راه آزادی وکرامت انسان بود
مزاری بود چون از مرزبانان مرز انسانیت انسان بود
یگانه وبود غریب
یگانه بود چون تجسم همه ی زیبای های خدایی بود
ســــلام ســــــلام ای راد مردی تاریخ. 







Twitter Delicious Facebook Digg Stumbleupon Favorites More